استاد بافندگی که ارادتش به اهل بیت در هنرش تجلی پیدا کرده است؛گره به گره به عشق اهل بیت(ع)
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۰۹۳۳۴
در مقدمه کتاب سرگذشتش اینطور نوشته است: «از گرههای بیشمار زندگی گله نمیکنم. در اولین لحظهای که به دنیا آمدم هم گرهای به من زدند تا معنی گره را بفهمم. همان لحظه دانستم همیشه گره معنای بدی ندارد، شاید حکمتی در این گرهها باشد. با خوشبینی و صبر، هر گرهای را با رنگی کنار گره بعدی میگذاشتم و خدا را شکر میکردم که توانایی بافت زیباترین آثار هنری حجمیبافی فرش را نصیب من کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تار و پود وجودش با فرش گره خورده
علی ذریه حبیب شهریور ۱۳۲۴ در یکی از مهدهای فرشبافی ایران یعنی شهر تبریز به دنیا آمده است. به سبب علاقه فراوانش، از هفت سالگی آموختن این هنر را نزد پدرش آغاز کرده و براساس گفته خودش در سه ماه به فوت و فن کار مسلط شده است. استعداد ذاتیاش موجب میشود در ۱۳سالگی دست به ابداع جدیدی بزند و با بافتن یک استکان و نعلبکی، حجمبافی را شروع کند. او با پشتکار زیاد در کنار پدرش به کار در این حوزه ادامه میدهد و در ۲۰سالگی از پدرش جدا میشود تا با خلاقیتی که دارد، راه متفاوتی را در این هنر پیش گیرد. ابتدا مغازه مستقلی اجاره میکند و چند سال بعد، آن را به یک کارخانه گسترش میدهد که 110نفر کارگر در آن مشغول بهکار بودهاند و کمکم در شهرش اسم و رسمی به هم میزند. این استاد تبریزی از آن روزها اینگونه یاد میکند: «من فردی مذهبی بودم و علاوه بر فعالیت در حوزه فرش، به عشق اهلبیت(ع) در هیئتهای بزرگ تبریز مداحی میکردم. اهل کوهنوردی و کشتی باستانی هم بودم. اقوام، دوستان و آشنایان زیادی در شهرم داشتم. من و خانوادهام در تبریز شناخته شده بودیم اما وقتی به مشهد آمدم کسی من را نمیشناخت».
همسایگی امام هشتم(ع)
اوایل انقلاب تصمیم به مهاجرت میگیرد. گزینههای زیادی برای انتخاب مقصد داشته اما به سبب ارادت ویژهاش به حضرت رضا(ع) تصمیم میگیرد مشهد را برای سکونت انتخاب کند. علی آقا داستان مشهد آمدنش را اینطور تعریف میکند: «خداوند چهارده معصوم را به عنوان نماینده خلق کرده و یکی از این نمایندهها امام رضا(ع) است. من از همان بچگی عاشق امام رضا(ع) بودم. یادم هست ۱۴سالم که بود با خانواده برای زیارت به مشهد آمدیم. موقع رفتن دل نمیکندم و مدام گریه میکردم. توی بزرگسالی مداح شدم و یک یا دو بار در سال با هیئت به مشهد میآمدیم. همیشه در دلم دوست داشتم برای زندگی به اینجا بیایم و این خواسته را از آقا طلب میکردم. تا اینکه بالاخره ایشان به من افتخار همسایگی خود را دادند. من به شهر امام رضا(ع) آمدهام تا وقتی مُردم، ایشان بگویند همسایهام بود و من را شفاعت کنند». البته در هشت سال اول حضورش در مشهد از بافت تابلوفرش درآمدی نداشته چون کسی در این شهر خودش و هنرش را نمیشناخته است.
تلاش همیشگی برای اعتلای هنر فرشبافی
استاد ذریه حبیب با همه ناملایماتی که در این سالها با آن روبهرو بوده دلسرد نشده و با تلاش مضاعف به راهش ادامه میدهد. به خاطر تلاشهای زیادتی که در زمینه بافت فرش و ترویج هنر قالیبافی در ایران داشته، از شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان درجه یک هنری و مدرک یونسکو را در رشته قالیبافی کسب میکند. همچنین به سبب مهارت کمنظیری که داشته حدود 20سال به کشورهای مختلفی مثل آلمان، انگلیس، فرانسه، دانمارک و کشورهای عربی سفر کرده است. علاوه بر آن بهخاطر تواناییاش در مداحی اهلبیت(ع) نیز به دعوت سفارت ایران در ترکمنستان چهار سال را به عنوان مداح در عشقآباد گذرانده است.
همه این موفقیتها را نیز مدیون همراهی همسرش میداند که غیر از حمایت معنوی تا همین 10سال پیش کنار خودش پای دار مینشسته و پا به پایش بر تاروپود قالی نقش میبسته است.
بافت سلسلهالذهب به عشق حضرت رضا(ع)
یکی از آثار منحصربهفرد و زیبای خلق شده توسط او تابلوفرشی با موضوع حدیث سلسلهالذهب است. در این تابلوفرش نفیس تصویری از هنگامه ورود امام رضا(ع) به خراسان و نقل این حدیث نقش بسته است. کنار فرش هم تصاویر مکانهای خاصی از حرم مطهر مانند سقاخانه، قبر قدیمی، پنجره فولاد، ساعت بزرگ، نقارهخانه و... وجود دارد. دور تا دور آن هم متن زیارتنامه حضرت نقش بسته است. این همسایه امام رضا(ع) داستان بافت این اثر را اینگونه نقل میکند: «من مذهبیام و اهل مطالعه هم هستم. در تلویزیون میدیدم در مورد داستان ورود حضرت رضا(ع) به مشهد و حدیث سلسهالذهب برنامههای مختلفی پخش میکنند. هنرمندان زیادی آثار متفاوتی مانند نقاشی در زمینه این موضوع خلق میکردند اما فرشی با این موضوع بافته نشده بود. این شد که سال1391به فکر بافتن آن افتادم. نقشش را چاپ و شروع به طراحی آن کردم. برای بافت آن هم از نخهای زیبایی از پشم و ابریشم استفاده کردم و حدود یک سال بعد، آن را به پایان رساندم».
نقش مباهله روی فرش
اما تازهترین اثر این استاد برجسته فرشبافی، تابلوفرشی با موضوع رویداد مباهله است. سال گذشته در روز مباهله به فکر بافت این فرش افتاده و 11ماه بعد، آخرین گره آن را زده است. برای بافت آن از روش کهنهبافی استفاده کرده و 14موضوع دیگر غیر از مباهله را در آن گنجانده است. در ضلع راست تصویر اشعاری در مدح پنجتن آلعبا وجود دارد و در ضلع چپ، موضوعات تاریخی اطعامبخشی پیامبر(ص)، دعا کردن پیامبر(ص) برای امام حسن(ع) و حسین(ع)، حاتمبخشی امیرالمؤمنین(ع)، حدیث کسا، یتیمنوازی امام علی(ع)، غدیر خم، قبرستان بقیع و گنبد مسجدالنبی(ص) نقش بسته است.
در گوشه چپ بالا چهار قل نوشته شده و در گوشه سمت راست بالا جبرئیل هنگام نزول آیه مباهله یعنی آیه ۶۱ سوره آلعمران بر پیامبر(ص) به تصویر کشیده شده است. در مرکز فرش هم تصویر رویداد مباهله خودنمایی میکند. پنجتن آلعبا در جلو و مسیحیان نجران عقب تصویر هستند. تاریخ وقوع رویداد هم در کنار تصویر حک شده است.
از طراح و خالق این اثر در مورد چرایی انتخاب این موضوع و ارجحیتش به موضوعات کار شده در حاشیه فرش مثلاً حاتمبخشی امیرالمؤنین(ع) پرسیدیم. او در پاسخ ما روایتی را نقل میکند: «روزی سائلی نزد امام حسن(ع) آمد و مقداری پول گرفت. بعد نزد امام حسین(ع) رفت و تقاضای کمک کرد. اباعبدالله(ع) از او پرسیدند برادرم چقدر به تو کمک کرد. سائل مقدار را گفت. بعد ایشان مقدار پول کمتری به او دادند. سائل دلیل را پرسید و امام حسین(ع) در جواب فرمودند: او برادر بزرگتر من است و بر من ارجحیت دارد». علی آقا توضیحاتش را چنین ادامه میدهد: «بنابراین ما هم باید سلسله مراتب مربوط به ائمه(ع) را رعایت کنیم. چون این اتفاق مربوط به پیامبر(ص) است نسبت به موارد دیگر کار شده در فرش اولویت دارد».
امام رضا(ع) را به دنیا نمیفروشم
این استاد فرشبافی عاشق وطنش است و زنده نگه داشتن این هنر اصیل ایرانی را وظیفه خود میداند اما از بیتوجهی مسئولان گلهمند است و میگوید: «همه ما ایرانی هستیم. فارس و ترک و عرب هم نداریم. هرکسی وظیفهای دارد. رسولالله(ص) میفرمایند: «حب الوطن من الایمان» یعنی کسی که ایمان دارد وطنش را دوست دارد. من نیز وطنم را دوست دارم. کارهای منحصر بهفردی در این رشته انجام میدهم تا این هنر در وطنم زنده بماند. فرش ایرانی متناسب با فرهنگ ایرانی است از این رو بسیار ارزشمند است. خارج از کشور خیلی به من درخواست دادند برای همیشه به آنجا بروم. همه امکانات را هم در اختیارم قرار میدادند اما قبول نکردم و نرفتم چون ایران را به پول نمیدهم. بهخصوص امام رضا(ع) را به دنیا نمیفروشم. هرچقدر نفس دارم کارم را ادامه خواهم داد تا تار و پود این هنر از بین نرود اما کسی قدر هنرم را نمیداند. میدانم این هنر با امثال من دفن خواهد شد ولی کسی نگران آن نیست».
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: هنرمندان هنر قالیبافی روز مباهله مشهد الرضا امام رضا ع پیامبر ص فرش بافی اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۹۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند/ جایگاه معلم و تعلیم و تربیت از منظر امام رضا(ع)
دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مطهری، به عنوان روز معلم نامیده شده است. شاید بتوان گفت در بین همه ادیان آسمانی و مکتبهای موجود در دنیا، بیشترین سفارش و توصیه به علمآموزی و تکریم و تجلیل از حق معلم و استاد، در دین مبین اسلام بوده است.
بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها» خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلمان بشریت هستند. مقام معلم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر استاد حوزه و دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد باقر ربانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تبریک روز معّم خدمت شما استاد گرامی، صفحات رواق را منور به روایتی از حضرت رضا(ع) درباره علم آموزی و اهمیت کار معلّمی بفرمایید.
این روز بزرگ که به مناسبت شهادت استاد بزرگ حوزه و دانشگاه حضرت آیت الله شهید مطهری نامگذاری شده است، گرامی میدارم و مخصوصاً برای روح پاک آن دانشمند نمونه و دلسوز پر تلاش، از درگاه خداوند طلب رحمت و رضوان دارم و به همه اساتید کشور عزیزمان ایران، این روز بزرگ را تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطور که میدانید اسلام، تأکید بسیاری بر ارزش ذاتی علم و تعلیم و تعلم آن دارد تا جایی که بسیاری از آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل بیت(ع) در این باره وارد شده است. بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها»، خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلّمان بشریت هستند. مقام معلّم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلّم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً»
از امام رضا(ع) که خود ملقّب به عالم آل محمد(ص) است و معلم همه بشریت نیز روایاتی در این باب نقل شده که یکی از مهمترین آنها روایتی است که به نقل از پدران خود و آنها هم به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودهاند که آن حضرت فرمود: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَاطْلُبُوا اَلْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ، وَ اِقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ، فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ، وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ، وَ اَلْمُذَاکَرَةَ فِیهِ تَسْبِیحٌ، وَ اَلْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ، وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ، وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ، لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ، وَ مَنَارُ سَبِیلِ اَلْجَنَّةِ، وَ الْمُؤْنِسُ فِی اَلْوَحْشَةِ، وَ اَلصَّاحِبُ فِی اَلْغُرْبَةِ وَ اَلْوَحْدَةِ، وَ اَلْمُحَدِّثُ فِی اَلْخَلْوَةِ، وَ اَلدَّلِیلُ عَلَی اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ، وَ اَلسِّلاَحُ عَلَی اَلْأَعْدَاءِ، وَ اَلزَّیْنُ عِنْدَ اَلْأَخِلاَّءِ، یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً وَ یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ قَادَةً». در این روایت زیبا، امام رضا(ع) از قول پیامبر(ص) به ارزش ذاتی علم و لزوم تعلیم و تعلم و دلایل اهمیت علم نزد شارع مقدس اشاره میفرمایند. در این روایت، و به جهت مناسبتی که میخواهیم در این باره بحث کنیم، به شرح فقرهای از این روایت که درباره معلّم و ثواب تعلیم و دلایل این ثواب آمده است اشاره مختصری خواهم داشت.
امام رضا(ع) چه توصیهای درباره شخصیت معلم و اینکه استاد و مربی چه خصوصیاتی باید داشته باشد دارند؟
امام رضا(ع) در جمله «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِی مَظَانِّهِ» اشاره نمودهاند به اینکه در هر جا که مسلمان احتمال دهد علم وجود دارد، باید برای دریافت آن اقدام کند. در جمله بعدی امام اشاره به این موضوع دارند که «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» یعنی علم را از اهل آن بگیرید» گر چه با توجه به فقره اول که گذشت، طلب علومی که معارف دینی نیستند حتی اگر نزد مشرک باشند، ضروری و واجب بوده و گمشده عاقل یا مؤمن تلقی شده اند اما علوم مربوط به دین و معارف دینی را باید از افرادی که شایستگی آن را دارند دریافت کرد و با توجه به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) که تبعیت از اهل بیت(ع) و عدم پیشی گرفتن از ایشان را توصیه و عقب ماندن از آنها را نهی نمودند، اهل بیت(ع) کارشناسان واقعی علوم دینی بوده و مسلمانان تنها مجاز هستند علوم دین را از ایشان دریافت کنند. چنان که فرمودهاند: «بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه میشوید»
امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر فرمودهاند: «ای کمیل! علم و معارف و اعتقادت را جز از ما نگیر تا از ما باشی». حدیث مزبور، دریافت علم از کسانی که علوم اهل بیت(ع) را نشر میدهند رد نمیکند، زیرا گرفتن علم از فقها و نشردهندگان علوم اهل بیت(ع) به نوعی گرفتن علوم از اهل بیت(ع) است.
پس معلوم شد که در علمآموزی غیر معارف دینی، باید انسان حتی اگر فقط در دست کفار و مشرکان این علم وجود دارد از آنها اخذ کند ولی در علوم دینی، کسب معارف فقط باید از طریق اهل بیت(ع) باشد. پس طلب علمی که واجب شده است بر همه مسلمانان؛ طریقی دارد که رکن اصلی این طریق معلم و استاد است. در ادامه این روایت، برخی امتیازها و نقاط مثبت تعلیم و تعلم بیان شده است.
از این امتیازها مخصوصاً در ثواب شغل معلمی برای خوانندگان رواق بگویید تا جامعه ما، ارزش معلّم را بیشتر بداند و از ایشان تکریم کند؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ادامه اشاره به این مطلب دارند که یاد دادن و آموزش علم به دیگران اگر برای خدا باشد، حسنه و نیکی است «تَعلیمه لِلهِ حَسَنَة؛ یادگیری علم برای خداوند حسنه است». در فقره بعدی حضرت میفرمایند که مذاکره علم، تسبیح خداست: «الْمُذَاکَرَةِ فِیهِ تَسْبِیحٌ.» یعنی سر کلاس نشستن و درس معلم و استاد را گوش دادن، همتراز تسبیح خداوند متعال است. در روایات داریم که یک ساعت در طلب علم بودن بهتر از احیای یک شب و یک روز در طلب علم بودن بهتر از سی ماه روزه است. سپس حضرت به یک امتیاز دیگر معلّمان اشاره دارند و می فرمایند، آموزش علم به دیگران، صدقه است: «تَعْلِیمُهُ مِنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهَ» از دیدگاه امام رضا(ع) آموزش علم به افرادی که نمیدانند، نوعی صدقه است چرا که صدقه، به کمک مالی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خوبی میشود، چنان که در روایت دیگری فرمودهاند: «کل معروف صدقة».
امتیاز مهم دیگری که حضرت به آن اشاره میفرمایند، این است که معلم اگر علم خود را به اهل آن یاد بدهد و آنها را تربیت کند، موجب قرب و نزدیکی او به خداوند میشود و میتوان گفت معلمانِ نیک، به خدا نزدیکترند. جمله «بَذلُهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللهِ» دلالت بر این مطلب دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، مقام معلم بسیار بالا و والا است و همان طور که مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست». یعنی اگر بخواهیم کسی و شغلی را همتراز شغل انبیاء معرفی کنیم، شغل شریف «معلمی» است.
با توجه به این حدیث شریف، خطاب به جامعه و مسئولان و نیز معلمان عزیز چیست؟
گرچه فرصت و مجال بسیار کوتاه بود تا این حدیث زیبا و پر معنا را شرح دهیم، لیکن خلاصه و پیام آن را میتوان برای معلمان عزیز این دانست که قدر این شغل مهم را بدانند و آن را با هیچ بهای مادی تعویض ننمایند و اخلاص و تقرب الهی را هدف خود در این شغل مهم قرار دهند. پیام دوم خطاب به مسئولان و جامعه است، همان گونه که احترام و تجلیل از انبیای الهی لازم است، باید جانشینان آنان در تعلیم و ارشاد دیگران به معرفت و بینش را تکریم و تعظیم کنند و به گونهای شود که شغل معلمی در جامعه از احترام و ارزشی فوقالعاده برخوردار شود.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروان